مارا دنبال کنید : 

تصویر هدر ویونا

مدیریت دانش

مديريت دانش، انشعابي از ادبيات سازمان يادگيرنده است. يادگيري در سازمان‌ها افراد را ملزم می‌کند كه نسبت به انتقال اطلاعاتي كه ساير افراد مي‌توانند مورد استفاده قرار دهند، اقدام كنند. مديريت دانش به فرايندي اشاره دارد كه در آن سازمان‌ها داده‌ها و اطلاعاتي را كه در دسترس آن‌ها وجود دارد ارزيابي می‌کنند و پاسخي به اين نگراني است كه افراد بايستي قادر به تبديل يادگيري خود به دانش قابل استفاده باشند. در طول فرايند مديريت دانش،دانش دستخوش تغييرات مختلف می‌شود و بخشي از اطلاعات از بين می‌رود.بنابراين بايستي از روند اتلاف اطلاعات مفيد، جلوگيري كرد.

مفهوم مدیریت دانش : مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیت‌ها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایه‌های فکری در سطح کلان به کار می‌رود.

مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هرکدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان می‌شود.

مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا اطلاعات و مهارت‌های مهم را که به‌عنوان حافظه سازمانی محسوب می‌شود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمان‌ها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه‌ریزی راهبردی و تصمیم‌گیری‌های پویا به صورت کارا و مؤثر قادر می‌سازد.

در10 سال گذشته بيش از7 هزار عنوان مقاله علمي معتبر در مجلات و كنفرانس‌هاي علمي درباره مديريت دانش سازماني منتشر شده است كه هر يك از زاویه‌ای خاص، مسئله را مورد تحقيق قرار داده‌اند. مديريت دانش سازماني مجموعه‌ای از راهكارهاست كه به‌منظور فهم هر چه بيشتر و به به‌کارگیری دانش در سازمان ارائه می‌شود.

مديريت دانش سازماني، سياستي سازمان يافته است كه روش‌ها و راهكارهاي شناسايي، ارزيابي، سازماندهي و به‌کارگیری دانش سازماني را براي رسيدن به اهداف موردنظر تعريف می‌کند.

لازم است تا مديريت دانش را طرحي مديريتي و يكپارچه دانست كه بر هدف‌هاي استراتژيك سازمان تمركز يافته، بر محورهاي كسب و كار حركت می‌کند و از تكنولوژي اطلاعات ياري می‌گیرد.

مديريت دانش، پالايش فرايندهاي سازماني است كه از تركيب و هم‌افزایی فرايندهاي اطلاعات، ظرفيت فناوري و قابليت نوآوري نيروي انساني به دست می‌آید. مديريت دانش درواقع تلفيق دانش آشكار و پنهان موجود در سازمان با فناوري است. صاحب‌نظران، دهه 1980 را دهه كيفيت با تأکید بر دستيابي به كيفيت بهتر با استفاده از قدرت فكري كاركنان می‌دانند. دهه 1990 را دهه مهندسي مجدد با استفاده از فناوري براي بهبود كسب و كار و كاهش هزينه‌ها و دهه 2000 را «دهه مديريت دانش» لقب داده‌اند. اصل مديريت دانش، تبديل دانش ضمني به دانش تصريحي در سازمان‌هاست و سازمان‌هاي دانش‌محور تلاش می‌کنند دانش ضمني را كه در بدنه سازمان است، بيرون كشيد، كدگذاري نمايند. اين سازمان‌ها را سازمان‌هاي يادگيرنده می‌نامند.

با بررسی و کند و کاو در مدل‌های مختلف ارائه شده برای مدیریت دانش می توان گفت؛ چهار موضوع: تسهیم دانش، حفظ دانش، انتقال دانش و فرهنگ دانش چهار عنوانی هستند که به لحاظ قرابت مفهومی در همه مدل‌ها دیده می شوند و با پیاده‌سازی این موضوعات در سازمان می توان به سازمانی یادگیرنده، نوآور و خلاق تبدیل گشت که در حل مسائل پویا، در تصمیم گیری متعالی. در رقابت نوآور و متمایز است و از کارکنانی زبده، با مهارت و با تجربه برخوردار است. در شکل زیر چارچوب مدیریت دانش را مشاهده می کنید:

چارچوب مدیریت دانش سازمان بهره‌وری آسیایی(APO) – دانشکار

چارچوب مفهومی مدیریت دانش (بهبودی، 1394)

مدیریت دانش و نوآوری در سازمان

مدیریت دانش و نوآوری در سازمان

نوآوری در سازمان­ها جهت حل مسایل موجود و همگامی با محیط به معنی پردازش وارونه اطلاعات نیست. در تعریف دوباره مسایل و راه حل‌های بازسازی محیطی داخلی، اقدام به تولید دانش و اطلاعات را در فرآیندها اجرایی می‌کنند . فرایند خلاقیت و نوآوری، یك منبع سازمانی و عامل موفقیت در سازمان است. البته به این نکته باید توجه داشت که نباید نوآوری را فقط در طراحی و تولید محصولات و خدمات دانست بلکه صحبت از نوآوری در تمام بخش­های سازمان می باشد؛ این امر می تواند نوآوری در فرآیند تولید، فرآیند جذب و استخدام نیروی انسانی، تبلیغات و بازاریابی، نوآوری در فرآیند انجام پروژه و… باشد.

نوآوری عبارتست از فرآیند خلق چیزهای متفاوت و زمانی به وقوع میپیوندد که دانش و طرز تفکر موجود تبدیل به مزیتی جدید گردد، مانند فرآیندها و خدمات اصلاح شده و جدید. سازمان­ها دریافته اندبه منظور سازگاری با فضای عصر اطلاعات، چنین رویه ای باید تغییر نمایند. حوزه‌ها و ادارات سازمان­های مجبور به تحول تدریجی به سوی سازمان‌های شبکه ای شده‌اند. این سازمان‌ها با دیگر ادارات همکاری کرده تا از اطلاعات و تخصص موجود در داخل و خارج از سازمان‌هایشان بهر برده و درس بیاموزند.

سازمان‌ها مدام در حال رقابت هستند، رقابت نیز نیازمند به نوآوری مستمر است و محرک اصلی این نوآوری دانش می باشد، این دانش است که به عنوان محركی مهم در فرآیند خلاقیت و نوآوری ایفای نقش می کند؛ بنابراین مهمترین عامل نوآوری در سازمان، مدیریت اثربخش دانش و جهت دهی فعالیت‏های مدیریت دانش برای ایجاد سازمانی نوآور است

هنگامی که یک جو سازمانی قوی در خصوص نوآوری و خلاقیت در کانون توجه مدیریت تمامی سازمان‌ها ایجاد می‌گردد، خود به خود کارکنان و مدیران نیز خود را مشغول به فعالیت در یک فرهنگ سازمانی جامع می یابند. یک چنین فضایی از ایده‌های جدید استقبال نموده و راه‌های جدید انجام وظیفه را پدیدار می‌سازد.

افزایش توجه به بهره‌گیری از فناوری اطلاعات و سیستم‌های اطلاعات مدیریت، اصلی ترین ابزار مدیریت دانش را شکل میدهند. سازمان‌هایی که به منظور ایجاد فرهنگ سازمانی دانش محور، تشویق به کسب و شناسایی و اشتراک‌گذاری دانش می نمایند، در صورتی که با فناوری مناسب در صدد برپایی سیستم مدیریت دانش باشند، قادر خواهند بود کارکنان دانشی خود را بپرورانند که این راهبرد از ضروریات موفقیت در عصر حاضر است.

سامانه مدیریت دانش

به منظور شکل گیری کارآمد مدیریت دانش در سازمان نیازمند استفاده از سیستم تبادل دانش قدرمتندی هستیم که بتواند تبادل دانسته‌ها، نظام پیشنهادات، راهکارهای انگیزشی و … در برداشته باشد. از طرفی سامانه مدیریت دانش سازمانی باید تا حد امکان از رابط کاربری آسانی برخوردار باشد تا کارکنان به راحتی بتوانند آن را درک کرده و بدون سردرگمی به استفاده از آن بپردازند. با توجه به نقش فناوری در مارپیچ دانش سازمانی، سامانه نرم افزار مدیریت دانش، می‌تواند 6 بخش مختلف را شامل شود. در ادامه به تشریح این بخش‌ها میپردازیم:

چرخه دانش

هر کاربر باید بتواند از هر نقطه و در هر زمان آموزه فراگیری شده را با استفاده از اطلاعات کاربری خود، وارد نماید. اطلاعات می‌تواند به صورت انواع فایل‏های صوتی، تصویری، نوشتاری، نقشه و … قابل دریافت شود. لازم به ذکر است در صورت عدم تمایل یا توان استفاده از رایانه، کاربر باید بتواند دانش خود را در فرم‌های استانداردی وارد نماید. پس از این کار با استفاده از کاربری معتمد اطلاعات وی در سیستم بارگذاری گردد.

دانش‌های قبول شده در یک پایگاه داده قرار گرفته و امکان جستجوی دانش برای همه کاربران فراهم شود. البته باید این نکته را در نظر داشت که ممکن است برخی اطلاعات سازمان سطح بندی شده باشند و هرکسی نباید به این طالاعات دسترسی داشته باشد. در این صورت باید در کمیته راهبری مدیریت دانش پروتکل‌های سطح دسترسی به طور دقیق مشخص گردد.

سامانه نرم افزار مدیریت دانش باید دارای سامانه جستجوی پیشرفته باشد. به گونه ای که با کم‌ترین کلمات کلیدی ارائه شده توسط جستجو کننده بتواند، به بهترین نحو نتایج مطلوب را متناسب با نیاز کاربر ارائه دهد. به منظور رعایت حققو مالکیت فکری افراد (کسی که ارائه دهنده دانش است)، باید بخشی به عنوان «اعلام استفاده از دانش» تعبیه شده باشد تا استفاده‌کنندگان از دانش با اعلام این وضعیت سوء استفاده از دانش اولیه را به حداقل برسانند و از پاداش بهره‌مند گردند. مسلما چنانچه شخصی به اعلام وضعیت استفاده از دانش عمل نکند، در صورت سو استفاده مورد مجازات قرار گیرد. در این خصوص نیز کمیته راهبری دانش باید تدابیری اندیشیده و قوانین منسجم و دقیق را برای برخورد متخلفین صادر نماید.

همچنین با در نظر گرفتن تالارهایی مجازی جهت مناظره و گفت و گوی تخصصی ارتباطاتی پویا در بین کارکنان سازمان فراهم می‌شود. در این تالارها افراد می‌توانند سؤالات خود را وارد کرده و از نظرات دیگر افراد برای رفع مشکلات سازمان استفادهد نمایند.

‌سیستم ارزیابی دانش

سامانه نرم افزار مدیریت دانش باید قابلیت ارزیابی دانش‌های ورودی را فراهم آورد. این عمل بیاد به گونه‌ای باشد که هر دانش باتوجه به ماهیتی که دارد و میزانی کاربردی بودن آن امتیازی دریافت نماید. در طول زمان این امتیازات در نرم افزار تجمیع شده و افزایش امتیاز فرد را به همراه خواهد داشت. امتیاز هر کاربر با کاربران دیگر مقایسه شده و رتبه فرد را به لحاظ دانشی در سازمان بیان می دارد. با استفاده از این امتیاز می‌توان برای افزایش انگیزه تبادل و استفاده دانش، می‌توان هر ساله فرد (افرادی) را به عنوان فرد (افراد) دانشی سازمان معرفی و از آنان تجلیل به عمل آورد.

همچنین نرم‌افزار، امکان ارزیابی «دانش سازمان»، «دانش واحد سازمانی» و «دانش افراد» را داشته باشد. در کنار این خصیصه می‌توان نمودارهای رشد دانش سازمانی در حوزه‌های دانش آشکار، پنهان، فردی، سازمانی و … را هم به عنوان خروجی در نظر گرفت.

‌سیستم پاداش مالی

نرم افزار مدیریت دانش باید از عوامل گوناگون انگیزشی برای ترغیب کارکنان به ورود دانشها بهره گیرد؛ مانند سامانه پاداش مالی.

همانطور که گفته شد این سامانه باید به طور خودکار به تولیدکننده دانش و استفاده‌کنندگان از دانش بر اساس الگوهای خاص خود سازمان امتیاز داده و متناسب با امتیازاتی که هر شخص دریافت می کند، به آن‌ها پاداش داده شود.

در خصوص نظام امتیاز دهی باید به بحث امنیت آن توجه ویژه نمود تا هر گونه سو استفاده از این قضیه به حداقل برسد.

نقشه دانش سازمانی

در این سامانه، کاربر می‌تواند نقشه دانش کل سازمان، واحد سازمانی و یا افراد را مشاهده نماید؛ البته باید این نکته را هم در نظر گرفت که ممکن است نقشه دانش سازمانی سطح دسترسی متفاوتی داشته باشد و هر کسی نتواند به تمام نقشه دانش سازمانی دسترسی داشته باشد. این نقشه‌ها به‌عنوان یک ابزار بسیار مناسب برای تنظیم تیم‌های پروژه‌های گوناگون در اختیار مدیران پروژه قرار می‌گیرد.

طبقه بندی و کدگذاری دانش

در سامانه نرم افزاری مدیریت دانش انبوهی از دانشهای مختلف وارد می‌شود. نرم افزار مدیریت دانش باید بتواند با الگوریتم‌های خاصی که برای آن تعبیه می‌شود اطلاعات و دانش افراد را دسته‌بندی و کدگذاری نماید. بدین ترتیب پس از مدتی، سازمان به راحتی می‌تواند دانش طبقه بندی شده را در حوزه‌های مختلف کاری خود و در اشکال گوناگون استخراج کند.

از دیگر قابلیت‌های یک سامانه نرم افزاری مدیریت دانش قبالیت مستندسازی دانش است. بدین صورت که مستندات دانشی سازمان که ارزش دانشی داشته و قابلیت جمع‌آوری رایانه‌ای داشته باشد، جمع‌آوری و دسته‌بندی شده و با انواع جستجوی پیشرفته قابل بازیابی خواهند بود.

زیر‌سیستم گزارش به مدیران

یکی از مزایای نرم افزار مدیریت دانش گزارش‌های گوناگون از گردش دانش سازمان، واحد سازمانی، گروه‌ها و افراد است که مدیران می‌توانند براساس سطح دسترسی که دارند این گزارشات را ملاحظه کنند. از مزایای این گزارشات این است که مدیران می‌توانند با اطلاع از سطح دانش سازمانی از هشدارهای دانشی در مورد دانش‌های استراتژیک، بحرانی و … برخوردار شوند. همچنین مدیران می‌توانند از کیفیت فعالیت تیم‌های مدیریت دانش، خبرگان و … به تفکیک آگاه شوند.

نقشه راه مدیریت دانش (2)

نقشه راه مدیریت دانش در سازمان هوا فضای آمریکا

سازمان هوا فضای آمریکا یکی از سازمان‌های مطرح و پیشگام در زمینه اجرای پروژه‌های مدیریت دانش در سازمان‌های نظامی وابسته است. سازمان مزبور هم اکنون یک از سازمان‌های موفق و صاحبنظر در پیاده‌سازی مدیریت دانش می باشد که تجربیات ارزنده ای در این زمینه دارد. این سازمان با همکاری نیروی هوایی آمریکا در سال 2002 میلادی در قالب یک گزارش، یک نقشه راه جت پیاده‌سازی مدیریت دانش ارائه داد و در آن گزارش تجربیات چند ساله خود را نیز منتشر کرد. نقشه راه ارائه شده شامل چهار مرحله اصلی می باشد. جزئیات مراحل شامل موارد زیر است:</br>

مرحله اول: ارزیابی زیر ساخت‌های سازمان

  • ارزیابی زیر ساخت‌های مدیریت دانش در سازمان؛
  • قرار دادن درست جایگاه مدیریت دانش در استراتژی سازمان.

ورودی در این مرحله برنامه استراتژیک سازمان، بررسی فرآیندهای سازمان و محک زنی مدیریت دانش با ساتفاده از تجربیات موفق است. خروجی مورد انتظار مدیریت دانش در برنامه استراتژیک سازمان با استفاده از ورودی‌های این مرحله می باشد. البته می بایست زیر ساخت‌های مدیری دانش انجام گردد و سپس با تعریف دانش سازمانی موجود و با در نظر گرفتن چشم انداز و برنامه استراتژیک سازمان جایگاه استراتژیک مدیریت دانش را تعریف و تعیین نمود.

مرحله دوم: تجزیه و تحلیل، طراحی و توسعه سیستم مدیریت دانش در سازمان

  • طراحی چارچوب مدیریت دانش برای سازمان؛
  • ممیزی دارائیها و فرآیندهای دانشی موجود در سازمان؛
  • تهیه برنامه کاری مدیریت دانش؛
  • ایجاد و توسعه سیستم مدیریت دانش.

ورودی این مرحله، خروجی مرحله اول است. در حقیقت با استفاده از برنامه استراتژیک سازمان، دانش موجود و تکنولوژی تعریف شده برای مدیریت دانش، این مرحله آغاز می شود. خروجی این مرحله نیز با توجه به مراحل آن شامل موارد زیر است:

ارزیابی اولیه مدیریت دانش و ممیزی آن، شناخت نقاط قوت و ضعف مدیریت دانش، تهیه برنامه استراتژیک مدیریت دانش، انتخاب مدل اندازه‌گیری عملکرد، تهیه یک برنامه عملیاتی و کاری برای مدیریت دانش، ایجاد تیم پیاده‌سازی مدیریت دانششامل نقش افراد تیم و مدیر ارشد دانش، ایجاد انجمن‌های کاری، برنامه کسب و فراگیری تکنولوژی‌های مورد نیاز، طراحی و توسعه سیستم مدیریت دانش به صورت آزمایشی، توسعه سیستم مدیریت دانش و طراحی سیستم‌های کنترل عملکرد سیستم.

مرحله سوم: گسترش سیستم مدیریت دانش

این مرحله بیش‌تر به توسعه سیستم طراحی شده و ایجاد مکانیزم‌های نگهداری و پشتیبانی از سیستم تکیه دارد.

  • گسترش سیستم به کل سازمان با ساتفاده از نتایج اولیه و تست سیستم؛
  • مدیریت تغییر سازمان شامل فرهنگ، تغییر سیستم پاداش‌دهی کارکنان و مدیریت تغییر ساختار.

مرحله چهارم: ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش

مرحله اخر در این نقشه، به ارزیابی عملکرد سیستم طراحی شده با استفاده از مدل‌های اندازه گیری عملکرد و اندازه گیری ROI، یا نرخ بازگشت سرمایه، ثبت نتایج و استفاده برای شرو مجدد و نهایتا تکرار دوباره مرحله اول را آغاز کرد. در حقیقت این چرخه تا رسیدن به سطح عملکرد مناسب می تواند تکرار شود.

نقشه راه مدیریت دانش (1)

مطالعه موردی: مرکز کیفیت بهره‌وری آمریکا (APQC[1])</br>

مرکز کیفیت و بهره‌وری آمریکا یکی از مراکز پیش گام در مدیریت دانش است که علاوه بر ارائه راه حل برای مدیریت دانش، هر ساله نیز آماری از سازمانهای موفق دیگر و نتایج حاصله آن‌ها منتشر می کند. این مرکز با مطالعه سازمانهای موفق و بررسی تجربیات آن‌ها در طی چند سال، نهایتاً در سال ۲۰۰۱ میلادی، برای پیاده‌سازی مدیریت دانش یک نقشه راه پیشنهاد کرد. این نقشه پنج مرحله برای فرآیند پیاده‌سازی مدیریت دانش ارائه کرده است و مراحل ارائه شده در زیر اشاره شده است.

مرحله اول: شروع در این مرحله به نقطه شروع اشاره می کند. اینکه مدیریت دانش یک سفر است و در این سفر شما به عنوان پیاده ساز مدیریت دانش در سازمان در کجا قرار گرفته اید و نقطه شروع سفر کجاست. در حقیقت این مرحله با فرهنگ سازی و ایجاد جایگاه مدیریت دانش در سازمان همراه است که می تواند شامل فعالیت‌های کلیدی زیر باشد:

1- ایجاد مفاهیم و ارائه مثال‌های واقعی از مدیریت دانش برای کارکنان سازمان؛

2- تعریف نقش دیگران و جستجو برای افراد در جهت پشتیبانی و توسعه مدیریت دانش؛

3- جستجو برای روزنه ای مناسب در سازمان جهت معرفی مزایای مدیریت دانش و نقطه شروع؛

4- سرمایه گذاری بر روی ابزارهای تکنولوژی و فهرست کردن آن‌ها برای واحد IT؛

مرحله دوم:
توسعه استراتژی این مرحله جهت تدوین استراتژی مدیریت دانش و متناسب کردن ان با مدل کسب‌و‌کار و استراتژی سازمان است. فعالیت‌های کلیدی در این مرحله شامل موارد زیر است:

  • شکل دهی یک فعالیت فوری برای مدیریت دانش: این فعالیت برای تیم مدیریت دانش تعریف شده و جهت شناسایی مجموعه ای استاندارد از روشهای مناسب برای استفاده در اقدامات اولیه پروژه آزمایشی مدیریت دانش است؛
  • انتخاب مجموعه فعالیت‌های اغازین برای کار بر روی پروژه آزمایشی؛
  • یافتن منابعی برای پشتیبانی اجرایی پروژه آزمایشی: این منایع شامل کارکنان کاهر و تکنولوژیهای مناسب است.


مرحله سوم: طراحی و اجرای فعالیت‌های ابتدایی مدیریت دانش در پروژه آزمایشی این مرحله شامل هدایت موفقیت آمیز پروژه آزمایشی، مشاهده عینی از عملکرد استراتژی‌های تدوین شده با استفاده از تکنیکهای اندازه گیری عملکرد و نهایتاً ثبت تجربیات است.

مرحله چهارم: بسط سیستم و پشتیبانی این مرحله بسط دادن اقدامات آغازین دیرین دانش به سایر بخش‌های سازمان، توسعه فعالیت‌ها و اقدامات دیگر و پشتیبانی از سیستم است.

مرحله پنچم: رسمی کردن و به رسمیت شناختن مدیریت دانش آخرین مرحله از سفر یکپارچه کردن و یکی کردن مدیریت دانش با استراتژی سازمان، تعریف مجدد آن به همراه ساختار جدید سازمان و ارزیابی مجدد عملکرد سازمان براساس استراتژی مدیریت

دانش است. فعالیت‌های کلیدی در این مرحله عبارتند از:

  • جا سازی و قراردادن فرآیندهای مدیریت دانش در مدل فرآیندی سازمان؛
  • نتظیم مجدد بودجه بر اساس ساختار تغییر یافته مناسب؛
  • دیده بانی و بازبینی از صحیح بودن مدیریت دانش و خط و مشی آن
  • ارزیابی عملکرد مدیریت دانش به همراه شناسایی و تشخیص استراتژی مناسب برای مدیریت دانش؛
  • برابر کردن چارچوب عملی مدیریت دانش با مکانیزمهای کنترل داخلی سیاستهای مدیریت دانش قادر به پاسخگویی نیازهای سازمان را داشته و در راستای آن تعریف شوند.

ادامه دادن به سفرمدیریت دانش نیازمند سرمایه گذاری زیاد به زمان و پول دارد. در این سفر نقش رهبری و همکاری افراد سازمان بسیار مهم است. لذا می بایست مدیریت دانش به طور پویا نیازهای دانشی را شناسایی و سیاستهای مناسب برای پاسخگویی به تقاضا داشته باشد.

American Productivity & Quality Center

[1]. American Productivity & Quality Center

هوش تجاری، مدیریت دانش و داده کاوی

دستیابی به بهترین درجه از همفکری و ملاحظات مربوطه که قابلیت مطرح شدن را داشته باشند یا منجر به تاخیر پیشرفت به سوی یک هدف می گردند که این یکی از اهداف مدیریت دانش می باشد. حمایت از تصمیم گیری راهبردی، رشد تجارت و نظارت بر رقبای سازمان به عنوان هدف اجرای هوش تجاری شناخته می شوند. بدون شک، سباهت های قطعی بین مدیریت دانش و همچنین هوش تجاری وجود دارد. به طور کلی، تمرکز مدیریت دانش بر ادراک (شناخت) است. این مقوله همچنین بر اهمیت نواوری دانش تاکید داشته و میزان نظام یافتگی ان را بررسی می کند. به همین ترتیب، هوش تجاری در وهله اول بر تکنولوژی و دیتا تمرکز دارد، که تاثیر کاربردی ان در حقیقت ارتباط تنگاتنگی با مهارت های کاربر به عنوان افرادی دارد که معمولا از تحلیل کمّی تخصص فنی برای حل مسائل تجاری با کمک سیستم هوش تجاری در ارتباط می باشد. تفاوت های اساسی نیز وجود دارد، در حالی که هر دو مفهوم هوش تجاری و مدیریت دانش دارای اهداف مشابهی در سطوح بالا می باشند. این تفاوت ها را باید در نحوه بکارگیری آن ها به منظور دستیابی به اهداف مشاهده کرد. در حالی که ارزش هوش تجاری و محصولات آن، یعنی همان تحلیل فرصت را می توان در کارایی آ« به عنوان یک ابزار تصمیم گیری مشاهده نمود، ارزش مدیریت دانش در قابلیت سازمان برای شناسایی، تحصیل و استفاده مجدد از دانش بوده که بهترین حالت آن را می توان در بهترین روش ها مشاهده کرد به نحوی که می تواند منجر به صرفه‏جوئی در زمان، تلاش و منابع یک سازمان گردد. تفاوت دیگر بین مدیریت دانش و هوش تجاری شدت آن هاست. هوش تجاری به طور تدریجی از طریق سیستم های خدمات مبادلاتی توسعه یافته است، همانند سیستم های ادارۀ اطلاعات، سیستم های مدیریت اطلاعات و سیستم های پشتیبانی از تصمیمات. مدیریت دانش در واقع همان روش ها و ایده های مدیریتی در دوره توسعۀ اقتصاد علمی می باشد. این مقوله تاکید دارد که دانش پر اهمیت ترین منبع و سرمایه راهبردی بوده، مزیت رقابتی شرکت ها بر خلق دانش، انتشار و کاربرد ان اتکا دارد. هوش تجاری اغلب با منابع دیتا در ارتباط است. از ان جا که هدف آن مرتب نمودن و ساختار بخشیدن به منابع اطلاعاتی می باشد، کل فرایند هوش تجاری نسبتا بسته و مستقل می باشد. هوش تجاری همچنین بر تلفیق و ادغام ریخت شناسی بیرونی اطلاعات تمرکز دارد. از طرف دیگر، سیستم مدیریت دانش با منابع دانش در ارتباط است، اشتراک دانش و نوآوری نیز اهداف اولیه ان به شمار می روند. برای سازمان، در حالی که هوش تجاری به مدیریت اطلاعات عینی در عالم واقع می پردازد، سیستم مدیریت دانش به دنبال اقدامات فراگیر و دانش فردی است. در نهایت، تفاوت بین هوش تجاری و مدیریت دانش در تکنولوژی اصلی است. تکنولوژی اصلی مدیریت دانش همچنین در مدیریت اسناد، علوم مهندسی گروه افزار ها، متن کاوی، تکنولوژی بازیابی، پرتال های دانش مشاغل و مواردی از این قبیل وجود دارد، از طرف دیگر، هوش تجاری معانی بیشتری را به تحلیل داده ها افزوده و تکنولوژی های اصلی ان متشکل از انبار داده، پردازش تحلیلی آنلاین، داده کاوی و پرتال های مشاغل می باشد. اما داده کاوی: داده‌کاوی به مفهوم استخراج اطلاعات نهان و یا الگوها و روابط مشخص در حجم زیادی از داده‌ها در یک یا چند بانک اطلاعاتی بزرگ است. هدف نهایی داده کاوی، استخراج دانش معتبر و سودمند از پایگاه‌های دادگان عظیم است. از این رو، داده کاوی ممکن است نقشی فعال برای ایجاد دانش داشته باشد. دانشی که می‌تواند، برای بهبود تصمیم‌گیری‌ها استفاده شود.

چه موقع و كجا داده‌كاوي نياز است؟
  • مسئله ای پيچيده و ناساخت يافته و يا نيمه ساخت يافته وجود داشته باشد.
  • داده‌های مرتبط وجود داشته باشند و به آنها دسترسی داشت.
  • داده ها در يكجا مجتمع شده و انباره داده ها ايجاد شود.
  • توانايی كامپيوترها امكان استفاده از نرم افزارهای مرتبط با داده كاوی را به ما بدهند.
  • مديران نياز به استفاده از دانش استخراج شده از داده ها را حس كرده باشند.