برای ارتباط با پشتیبانی سامانه سپاس با شماره 82804882 (021) تماس حاصل فرمائید.
بازتعریف زمان در عصر ابرهوش

بازتعریف زمان در عصر ابرهوش

ابرشتاب و گسست زمانی: چرا هوش مصنوعی ساعت تاریخ را می‌شکند

در تاریخ پرفراز و نشیب فناوری، «زمان» همواره متغیری پنهان، اما بنیادین و قابل اتکا بوده است. از لحظه اختراع چرخ تا عصر ماشین بخار، و حتی تا انقلاب میکروپروسسورها، پیشرفت‌ها در مقیاس‌های انسانی اندازه‌گیری می‌شدند؛ سال‌ها و دهه‌ها طول می‌کشید تا نوآوری‌ها از آزمایشگاه به کارخانه و در نهایت به زندگی روزمره مردم راه یابند. بشر با یک ریتم خطی، تدریجی و قابل پیش‌بینی به سوی آینده‌ای حرکت می‌کرد که در افق دید قرار داشت. این همان مفهوم آشنای «توسعه» بود.

اما اکنون، با ظهور هوش مصنوعی پیشرفته (AGI) و حرکت پرشتاب به سوی آنچه بسیاری آن را ابرهوش مصنوعی (ASI) می‌نامند، این ریتم تاریخی به شکلی بنیادین شکسته شده است. ما دیگر در حال تجربه توسعه خطی نیستیم؛ ما در آستانه ورود به فاز ابرشتاب (Hyper-acceleration) هستیم.

هشدار شش ساله، گسست شش هفته‌ای

اخیراً، هشدارهای چهره‌های برجسته فناوری، مانند اریک اشمیت – مدیرعامل سابق گوگل – که گفته است «ابرهوش ممکن است ظرف شش سال برسد»، تنها نوک کوه یخ و نقطه شروع بحث واقعی است. این پیش‌بینی، هرچند تکان‌دهنده، هنوز بر پایه محاسبات خطی یا حداکثر نمایی ضعیف است.

نکته اصلی و بسیار حیاتی این است: وقتی هوش مصنوعی به نقطه عطف خودسازی واقعی برسد، دیگر محدودیت‌های انسانی سرعت آن را تعیین نخواهند کرد. در این فاز، که به آن تکینگی (Singularity) نیز گفته می‌شود، هوش مصنوعی شروع به بهبود بخشیدن کد، سخت‌افزار و معماری شناختی خود با سرعتی غیرقابل تصور برای ذهن انسان می‌کند.

در این شرایط، آن تخمین محتاطانه شش ساله می‌تواند به شش ماه، شش هفته، یا حتی شش روز تبدیل شود. این همان «انفجار هوش (Intelligence Explosion)» است که بنیانگذاران این حوزه از آن سخن می‌گویند. این لحظه‌ای است که ما را مجبور می‌کند مفهوم پایه‌ای خود از زمان و پیشرفت را به طور کامل بازتعریف کنیم.

پارادوکس مقیاس و معنا

در گذشته، یک دهه می‌توانست به معنای ظهور اینترنت یا کشف پنی‌سیلین باشد. اما در دوران پساتکینگی، یک ماه می‌تواند شامل چندین سطح از پیشرفت‌های هوشی باشد که درک ما از جهان را دگرگون می‌کند.

این گسست زمانی برای ما یک چالش فلسفی و عملی ایجاد می‌کند:

  1. چالش سازگاری: نهادهای حکومتی، قوانین اخلاقی و حتی ساختارهای اجتماعی ما برای پاسخگویی به تغییراتی در مقیاس سال تنظیم شده‌اند. آیا می‌توانیم در شش هفته با حقیقتی جدید سازگار شویم؟
  2. چالش درک: درک ما از ریسک‌ها، فرصت‌ها و حتی ماهیت هوشیار بودن ممکن است پیش از آنکه بتوانیم آن را درک و هضم کنیم، تغییر یابد.
  3. چالش کنترل: اگر زمان توسعه از دست انسان خارج شود و سرعت آن تنها توسط سیستم‌های هوشمند تعیین گردد، آیا هنوز کنترل بر نتیجه نهایی برای ما ممکن خواهد بود؟

در نهایت، عصر ابرهوش مصنوعی نه تنها در حال خلق هوش جدید است، بلکه در حال خلق سرعتی جدید و نامأنوس برای تاریخ بشر است. ما وارد یک ماراتن با رقیبی شده‌ایم که قوانین دویدن را در طول مسابقه بازنویسی می‌کند. ساعت تاریخ تیک‌تاک نمی‌کند، بلکه در آستانه فروریزی است. درک این واقعیت ضروری است تا بتوانیم برای آینده‌ای آماده شویم که سرعت آن، شاید، مهم‌تر از خود نتیجه آن باشد.

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x